تا ثریا...

تا ثریا...

ثریا نام یک خوشه ی ستاره ای بسیار زیبا در آسمان است؛
یک خوشه ی ستاره ای باز در صورت فلکی ثور....

یک تصویر با دو نگاه!

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ

نگاه پوسته‌ای:

در این تصویر زیبا و هیجان‌انگیز از آسمان، کهکشان‌های ریز و درشت بسیاری را شاهد هستیم که در پشت ستارگان کهکشان خودمان، راه شیری پراکنده شده‌اند. در این بین غبارهایی نیز بخش‌هایی از این تصویر تیره را روشن کرده‌اند. غبارهایی که ما در علم نجوم به آن‌ها می‌گوییم «سحابی».

سحابی‌ها ابرهای عظیمی هستند که عمدتا از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده‌اند. گفته می‌شود که سحابی‌ها قبرستان یا زایشگاه ستارگان‌اند. جایی که یک ستاره قبل از خلق‌شدن از تجمع و تراکم گازهای آن مکان متولد می‌شود؛ و یا در مراحل پایانی عمر خود گاهاً دچار انفجارهایی می‌شود که گازهای درونی خود را به بیرون پرتاب می کند و یک سحابی «سیاره‌نما» را شکل می‌دهد.

در قسمت بالا و سمت راست تصویر، کهکشان NGC7331 قرار گرفته. این کهکشان مارپیچی عظیم یکی از درخشان‌ترین کهکشان‌های مارپیچی است که تنها 50 میلیون سال نوری دورتر از ما واقع است!

کمی پایین‌تر و در قسمت سمت چپ تصویر، گروه آشفته‌ای از کهکشان‌ها را مشاهده می کنیم که در حدود 300 میلیون سال نوری از ما فاصله دارند. این گروه کهکشان بخوبی می توانند تصور خوبی از برخوردهای چندگانه‌ی کهکشانی و نیز برهم‌کنشهای مداوم و قدرتمند میان آنها را برای ما به تصویر بکشند.

نگاه هسته‌ای:

این ماجرا تنها در بخش بسیار بسیار کوچکی از «یکی» از صورت‌های فلکی آسمان به نام صورت فلکی اسب بالدار در حال اتفاق افتادن است؛ آن هم همزمان با رویدادهای بیشماری که هر روز در نقاط دیگر عالم و البته در میان تک تک ما آدم ها، بر روی زمین- این نقطه‌ی کوچک ناچیز- رخ می‌دهند.

بعضی وقت‌ها که به عظمت این پهنه‌ی بی کران فکر می کنم با خود می‌گویم:

چه الزامی هست که این همـــــــــــــه اتفاق در دورترین نواحی این عالم بی انتها رخ دهند؟

چرا باید کهکشان‌هایی متولد بشوند؛ ستاره‌هایی بمیرند و یا سیاهچاله‌هایی  همه ی موجودات اطراف خود را ببلعند و این چنین زندگی در این عالم بی‌انتها جریان پیدا کند؟ دنیایی بسیار بسیار بزرگتر از دنیای زمینی ما و حتی فراتر از حد «فهم» ما در آسمان بالای سرمان در حال "زندگی" است بدون اینکه کسی توجهی به آن داشته باشد...

در بهترین حالت انسانهایی پیدا شده‌اند که بعد از گذر از تمدنی چندهزار ساله توانسته‌اند بخش بسیار بسیار بسیار کوچکی از این فضا را به هزار ضرب و زور و با کمک انواع تلسکوپ‌های زمینی و فضایی و آشکارسازهای زیر زمینی مختلف و داده‌گیری و پردازش داده های خام و استفاده از فیلترهای مختلف و داده کاهی و چه و چه، ببینند ......

و تازه بعد از این همه زحمت در کشف و بررسی دنیای اطراف، در نگاه به پوسته ی ماجرا متوقف مانده‌اند! و معلوم نیست که چند نسل از تمدن بشر باید بگذرد تا این بشر به خود آید و از توجه صرف به پوسته‌ی کشفیاتش دست بردارد؟!

خود را «دانای کل» عالم نداند و به فکر آشکارسازی مفهوم واقعیِ نهفته در عالم باشد...

کشف کردن و پرداختن به این رویدادهای متنوع و گوناگون (آن هم در این سطح گستردگی و تعدد)، چه فایده‌ای برای او دارد، وقتی که به نتیجه ای که «باید» منجر نشود؟

 وقتی اندیشه ای را بالا نبرد...

و وقتی که او را متوجه خـــــــــالق این «شگفتی» بی مثال نکند....

 یا غیر شعاری‌تر و پخته‌تر بگویم: وقتی او را متوجه «انتظارات» پروردگارش از او نکند؟

که او خود فرموده:

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 خداست مالک آسمان‌ها و زمین

و خدا بر همه چیز تواناست*

محققا در خلقت آسمان‌ها و زمین و رفت و آمد شب و روز دلائل روشنی است برای خردمندان عالم*

آن‌ها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند،

و دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند و گویند:

پروردگارا! تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای،

پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاه دار*

سوره مبارکه آل عمران- آیات 189 تا 191.

 

آری...

برای «خردمند عالم» شدن باید از پوسته عبور کرد....

 


 پی نوشت:

چطور می‌توان چنین نگاهی را وارد سیستم علمی و آموزشی کرد؟ وقتی بسیاری از اساتید و دانشمندان حتی در ایمان به خالق خود و خالق علمشان مانده‌اند؟

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۵
جوانه ...

نظرات  (۹)

به هر جا که بنگرم تو بینم !
سلام
ممنون واقعا دید جالبی بود
گاهی فراموش میکنیم که باید از ظاهر ببریم و باطن رو ببینیم
اول باید این نگاه در فرد فرد تقویت پیدا کنه
و کم کم این نگاه به ابزارهای مختلف به جامعه ی عمومی و علمی عرضه بشه
در وجود همه گرایشی به خدا و ستایش عظمتش وجود داره
اما باید این گرایش رو تحریک کرد و پرورش داد
پاسخ:
سلام،
بله همینطوره که می فرمایید اما واقعا چطور میشه این دید را عمومی (و نیز همیشگی) کرد؟
متاسفانه در دنیایی که سرگرمی های مختلف اطراف کودک و بزرگسال را پر کرده، سخته عوض کردن نگاه آدمهایی که عادت کرده اند به سرگرمی و بیش از هر چیز تشنه ی سرگرمی های جدیدترند.

سپاس از همراهی تون.

نجومُ ستارهُ کهکشان
نگاه آدم رو وسعت میده
حال و هوای شیرینی هستش
تصویر بسیار زیبا بود.

پشت پرده‌ی بدحجابی؟
۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۱۶ آیسان بانو
سلام بانو.
امروز مطلبت رو خوندم و بسیار به فکر رفتم.
خوشحالم که چشمان و دلم مهمان نوشته ی زیبا و قابل تاملتان شدند.
من هم زمانی به آسمان و نجوم خیلی علاقمند بودم.اما الان مدتی ست درگیر آسمان درونم هستم و عظمت خالقم.
خدا قوت
باز هم بنویس بانو.
با تشکر
پاسخ:
سلام آیسان بانو 
ممنون از نظر لطفت ...
کلا پرداختن به هر دو آسمان خوبه ;-) 
منتظر نظرات بعدی ات هستم.
یاعلی.
سلام خواهر

چطور بعضی ها در مقابل بیکرانگی قدرت آفریننده ی خدا میتونن سرپا بایستند؟؟؟

در مورد پاسخی که به یک آدم دادین چند تا جمله میخواستم بگم.
یکی اینکه خداوند گفته همه ی موجودات برای انسانه آیا به این معناست که انسان ببینشون و از وجودشون و چگونگی آفرینششون احساس شگفتی کنه؟
اصولا مسخر بودن چیزی برای چیز دیگه به چه معناست؟
اگر آسمانها و زمین مسخر ما قرار داده شده اند شاید به اینن معنا باشه که وجود اونها و چگونگی تغییر و تحولات اونها برای ادامه ی حیات انسان لازمه.نه اینکه صرفا انسان اونها رو ببینه و ...
شاید اگر فلان ستاره ی غول پیکر در میلیاردها سال نوری از ما الان در حال مردن نباشه تاثیر نامطلوبی بر وضعیت زمین در کهکشان راه شیری ایجاد کنه و بالتبع انسانها دچار مشکل بشن.

صحبت بعدی ام در مورد این دانشمندانیه که میگن زمین کوقعیت ویژه ای نداره...
خب اگه اینطوره پس چرا تا بحال فقط یک نقطه در جهان وجود داره که حیات روش امکان داره؟اونهم با این کیفیت ویژه؟
چرا ونوس ذره ای از وضعیت خارق العاده ی زمین رو نداره؟اونکه دیگه فاصله ای با زمین نداره!


من فکر میکنم اینطوری میخوان  عزتی که خدا برای انسان قائل شده رو از انسانها پنهان کنن تا انسان به این فکر نکنه که چرا انقدر برای خدا مهم هست...چون آدم وقتی بفهمه یکی انققدر دوستش داره اوضاعش خیلی متفاوت میشه از قبلش...



پاسخ:

سلام

در مورد مسخر قرار داده شدن موجودات برای انسان درست می فرمایید اینکه همه چیز در این دنیا طوری چیده شده که انسان در آرامش باشه ...

(چیزی که چند وقت پیش در مورد سیاره مشتری بهش رسیدم و واقعا دیدم که چطور این سیاره مسخر انسان قرار گرفته شده.... بزرگی و جاذبه فوق العاده این سیاره تقریبا تمامی اجرام سرگردانی را که از بخش های خارجی منظومه شمسی به سمت خورشید و باطبع آن زمین می آیند، به سمت خود جذب می کنه و بسیار متواعضانه سپر بلای ما میشه)...

اما از نظر قوانین طبیعت مرگ و تولد ستاره ای که میلیونها و حتی میلیاردها سال نوری دورتر از راه شیری ( منظومه شمسی و زمین بدلیل کوچکی در این مقیاس اصصصصلا موضعیت ندارند) واقع شده به نظر نمیرسه تاثیری داشته باشه در نحوه حیات انسان... (البته قبول دارم که نمیشه روی علم انسان حساب کرد چون اصلا کامل نیست- اما فعلا ما با داشته ها و دانسته ها جلو می رویم)

همچنین در مورد موقعیت خاص بودن و نبودن زمین هم این توضیح باید اضافه بشه که از «دیدگاه مادی و فیزیکی » این اصل اثبات شده... بزرگی عالم و همگنی و همسانگردی آن (به طور ساده یعنی یکنواختی و یک شکل بودن کلی عالم) اقتضا می کنه که هیچ تفاوتی بین نقاط مختلف عالم نباشه... به همبن دلیله که عقل هم نمی تونه قبول کنه که در این عالم بی انتها با این گستردگی خارق العاده، در هیچ جایی جز زمین حیات وجود نداشته باشه!!!

برای همینه که پروژه های بسیار زیادی الان داره روی سیارات فراخورشیدی و به طور خاص  بررسی وجود حیات (حتی) غیر هوشمند کار می کنند...

به نظر من چه حیات روی سیاره ای دیگر کشف بشه و چه نشه در هر دوصورت نشان از بزرگی و قدرت خداوند سبحان خواهد بود...

اگر تنها زمین یگانه مکان برای وجود حیات آنهم حیاتی با این سطح تنوع و نیز هوشمندی(انسان) باشد که زبان من الکن است از ادامه ی صحبت در این باره (...)

و اگر دنیاهای دیگری وجود داشته باشند و حیات های دیگری، باز هم باید از حکمت عظیم خداوند، نحوه ی اداره و تدبیر امور این همه موجود، انگشت حیرت در دهان فرو برد و سر به سجده گذاشت و.... ( کککلا زبان قاصره از توصیف چه رسد به کلمات و نوشته ها....)

در مورد انسان و عزت او هم که امروزه متاسفانه همه جوره در علوم مختلف دیده میشه کااااااااملا با شما موافقم... امروزه هرجای هر علمی رو بگیری این موضوع رو می بینی.... مشهورترینش هم پایین آوردن شأن انسان در حد یک میمونه! ( واقعا کسایی که متعصبانه نظریات داروین رو قبول دارند چطور می تونند چنین شأنی رو برای خودشون قائل بشن و اون رو با شأن والایی که خداوند برای انسان قائله عوض کنند؟:( )

من فکر می کنم مشکل علم امروز بشر (که به تعبیر خیلی از اندیشمندای غربی به بن بست رسیده-توضیح بیشتر انشاءالله در مجموعه مقالات آتی کرانه های کیهان( اینه که روح علم رو از جسمش جدا کرده اند!!

الان ما داریم با عقل گرایی و دیدگاههای مادی تنها جسم مرده ی این علم رو تشریح می کنیم...

 و مسلما یه علم زنده با روحی  که همان ایمان به خدا و ایمان به غیب (سوره بقره آیه3) هستش ارزشش خییییییییییییییییییییلی والاتره...

درست مثل یک انسان که تنها وقتی زنده است می تونه به رشد و شکوفایی برسه...

ممنون از همراهی و نظر ارزشمندتون. (گل)

{یادآوری نکته ای در مورد ناهید : حتما می دونیم که نزدیکی زیاد ناهید به خورشید و وجود جوی بسیار بسیار متراکم، ناهید را عملا تبدیل به یک جهنم سوزان با دمایی در حدود400 یا500 درجه کرده... چنین مواردی -نزدیکی به ستاره مادر- در سیارات فراخورشیدی کشف شده تا به امروز زیاد بوده اند که معمولا در همان بررسیهای اولیه کنار گذاشته می شوند و بیشتر روی سیارات زمین مانند تمرکز صورت می گیره... یعنی می خوام بگم نزدیکی به زمین بعنوان یکی سیاره دارای حیات و یا نزدیکی به ستاره مادر دلیل بر وجود حیات نیست... حتی اندکی جابجایی مدار زمین به دور خورشید و یا کوچکترین تغییری در زاویه محور دوارن(23 درجه)، سرعت چرخش، یا حتی اندکی تغییر در فاصله ماه با زمین مساوی است با نابودی حیات بر روی زمین.

و این خودش مصداق دیگری است از مسخر بودن همه چیز برای حیات یک انسان...

ای کاش که با وجود این همه دقت در فراهم آمدن محیطی مناسب برای زندگی، زندگی هایی پر از بندگی داشته باشیم :) }

سلام
مثال بنده برای تاثیر مرگ یک ستاره ی بسیار دور صرفا من باب مثال بود نه بیان یک نظریه ی علمی.
مثالی برای ارائه ی جوابی به اون سوال شما که گفتین چرا اتفاقاتی که ممکنه هرگز هیچ انسان نبینشون مصداق این آیه که گفتن همه چیز رو مسخر انسان قرار دادیم قرار میگیره.
منظورم اینه که خواستم بگم مسخر شدن راههای گوناگونی داره.

در مورد ویژه بودن موقعیت زمین هم خودتون گفته ی خودتون رو رد کردین .اینکه میزان درجه ی انحنای زمین هم در این حد دقیقه که با تغییرش چنین اثری روی زمین میذاره مشخص میکنه این وضعیت زمین ویژه اس.
البته من منکر نمیشم که ممکنه کره ی دیگری هم باشه با شرایط ویژه ی  زمین و موجوداتی هم اونجا باشن ولی اینکه زمین رو ویژه ندونیم و ساده از کنارش بگذریم هم قابل قبول نیست برام.مثلا چرا روی ماه هیچ موجود زنده ای نیست؟با فاصله ی چند ثانیه ی نوری از ما.این برای من معنی ویژه بودن جایگاه زمین در فضا رو میده.
پاسخ:
سلام
البته مثال بودنش چندان مشخص نیست. در مورد مسخر بودن کاملا درست می فرمایید چون مسلمه که قرار نیست ما همه چیز رو بدونیم تا بفهمیم مسخر ماست (مثل قضیه مشتری که شاید چندده سال باشه که انسان به آن پی برده) اما مشکل اینجاست که بزرگی عالم وتنوع موجودات موضوع رو کمی پیچیده میکنه (شاید بهتر بود طور دیگری مطرح میشد).
در مورد ویژه بودن یا نبودن شرایط زمین و اصل کوپرنیک بازهم این توضیح رو میدم که ما در دومقیاس متفاوت داریم صحبت میکنیم. در مقیاسهای کلان (دیدگاه کیهان شناسی) منطقه ای  که راه شیری (و زمین به طبع اون) در اون واقع شده کاملا شبیه دیگر مناطقی است که یک نفر اگه از بالا(!) به این منظره نگاه کنه با آن مواجه میشه....و همه چیز رو شبیه به هم میبینه... یعنی این طور نیست که راه شیری مرکز عالم باشه و همه چیز به فاصله ای از اون قرار گرفته شده باشند. (وقتی مقیاس عوض میشه ابزارهای محاسبه عوض میشه و ما از دیدگاه کیهانشناسی به دیدگاه های خردتر اخترفیزیک و سیاره شناسی وارد میشیم و بعد بحث مربوط به وجود حیات مطرح میشه و البته شرایط خاص زمین در داشتن حیات...)
من فکر میکنم کشف حقایق علمی و تکنولوژی های جدید تنها وظایف فرعی بشره و وظیفه اصلی بشر شناخت خودش هست که مطمئنا اگه به خوبی انجام بشه منجر به شناخت خدا میشه
و به نظرم یاد گرفتن خودشناسی و خداشناسی باید توسط خود فرد انجام بشه اگرچه معلمهای خوب هم میتونن در این راه به آدم کمک کنن ولی بهترین کمک کننده توی این مسیر سخت فقط خداست که هر کسی را که دلش بخواد هدایت میکنه.

ممنون از متن قشنگت، مثل همیشه برای من یه تلنگر بود.
پاسخ:
سلام
ممنون نکته بجایی بود... به نظر میرسه خود شناسی و خدا شناسی حلقه مفقوده جامعه امروز بشه... اما خب متاسفانه علم گرایی سبب تغییر هدف و وظیفه شده...
امیدوارم که هرکس خودش در حیطه ی کارو تحصیل و زندگی خودش بتونه «درست» انجام وظیفه کنه.

خواهش می کنم؛
یاعلی.

نظرم پرید (: حاوی خودشیفتگی بود! نه اینکه بلافاصله به روز کردین (:
مطلب خوبی بود و سوالهای خوبی هم پرسیده بودید که واقعا برای منم سواله! چرا وقتی ما انقد دوریم از این همه آفرینش هر لحظه، باز هم باید زندگی اونجا جریان داشته باشه؟
واقعا اینها برای ما آفریده شده یا "خود مرکز دنیا پنداری" دارم؟ که فکر میکنم حالا لازم نیست در 300 میلیون سال نوری از ما یه ستاره به دنیا بیاد و یکی بمیره...

جای خالی استاد... و ما ادراک ماالاستاد قلیل الایمان (:
انشاالله شما بشین نسل جدید پیشرفته شون(:





پاسخ:
واقعا یه سوال خیلی بزرگه برای من که چرا باید یه سری جریانات و به قول شما آفرینش های لحظه ای در دورترین نقاط دنیا اتفاق بیفته درحالی که هیچ کسی نیست اونها رو مشاهده کنه؟؟
مدت ها پیش یه مستند از شبکه HDپخش می شد که سفری بود به دنیای آبهای زیر یخ های قطب جنوب!! یعنی خالی از سکنه ترین نقطه ی روی زمین...
از مشاهده ی اینکه واقعا زیر یخ های قطبی قطب جنوب هم موجوداتی زندگی می کنند حیرت زده شدم!

با خودم گفتم خب حالا مگه سالی چند بار قراره این موجودات دیده بشوند که دارند با خیال راحت توی اون نقطه دور افتاده زندگی می کنند؟
اصلا این بیچاره ها در کل تاریخ بشر، مگه چند بار دیده شده اند؟
اصصصصصصلا مگه قراره همه موجودات توسط بشر دیده بشوند؟
چرا ما فکر می کنیم که همه چیز برای این بوجود اومده که توسط ما دیده بشه؟
از طرفی هم می گفتم خب مگه نه اینکه خداوند فرموده: ما همه چیز رو مسخر شما قرار دادیم و همه چیز در عالم آیاتی است برای خردمندان؟
چرا هنوز موجوداتی هستند که ما ندیدیمشون؟ :(
اخیرا دانشمندان اعلام کرده اند که 9 میلیون موجود زنده روی زمین زندگی می کنه که تنها 10 در صدشون شناخته شده اند!!!!!
 (یعنی من دیگه حرفی ندارم)

خلاصه چند دقیقه دیدن این مستند چند روزی ذهنم رو مشغول کرد: وقتی که به دنیایی بسیار بزرگتر از زمین خودمون فکر می کردم واقعا این «دیده نشدن جریانات لحظه ای آفرینش در سراسر عالم» معضل بزرگی برام شد و البته هنوز هم هست....

«خود مرکز دنیا پنداری» رو خوب اومدید :) البته فیزیکدان ها چندان بهش معتقد نیستند؛ اصلی داریم به اسم اصل کوپرنیک که می گه: بخشی از فضا که ما در آن هستیم ناحیه ای معمولی است و نه مکانی ویژه و خاص. (کتاب کرانه های کیهان ص93- شما اینو تبلیغات حساب نکن:) ) یعنی زمین و راه شیری هیچ برتری ای نسبت نقاط دیگر عالم نداره!
و این مشکل سوالات مارو بغرنج تر می کنه!

ان شاءالله به همراه شما...
سپاس از همراهی تون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی