میلاد نور
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ
یک نفر پول، یکی اشک، یکی انگشتر
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر
روزهامان همگی با کَرَمت می چرخند
زائرانت چقدر با عظمت می چرخند
ابر و باد و مه و خورشید همه رقص کنان
چند قرن است که زیر علمت می چرخند
تا قدم رنجه کنی بر سر ما یک عمر است
چشم هامان به هوای قدمت می چرخند
حاجیانی که حج رفتنشان جور نشد
چه غریبانه به دور حرمت می چرخند
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گشتیم
یار در مشهد و ما گرد جهان می گشتیم
*******
۹۳/۰۶/۱۶
محبوب شده دلی که پابست شماست
تو صاحب کوثری و زمزم هر دو
یک جرعه ى آب در حریم تو شفاست